مدیریت منابع انسانی

ایرانیان به دلیل سوابق تاریخی و ژنتیکی و ژئو پلیتکی! دارای هوش و تفکر و انسجام جهانی هستند. یعنی به فکر همه مردم دنیا هستند. حتی ان آفریقایی سیاه یا چینی زرد و آمریکایی سرخ را هم در نظر می گیرند و برای انها غصه می خورند. لذا مدیریت آنها باید براساس جهانشمولی باشد نه برمحور خود شیفتگی. از این رو دستفروشی در ایران بیشتر طرفدار دارد تا دیتا فروشی! زیرا در دیتا فروشی باید خود را معرفی کنند، ولی در دستفروشی نیاز مردم را در نظر می گیرند.  مثلا یک دستفروش مطالعه می کند چه چیزی بیاورد که مردم بیشتر خوشحال شوند و خرید کنند. لذا در زمستان مثلا لبو فروشی می کند در تابستان بستنی! اما یک متخصص آی تی فقط حرف خود را می زند و تخصص خود را تعریف می کند. و اگر کسی ان را نپذیرفت ناراحت شده بدو بیراه به کل جهان می گوید. و نظام را مقصر می داند.

بعبارت فنی: بازاریابی دستفروش براساس مشتری مداری است یعنی مشتری را فرشته روزی رسان می داند که از جانب خدا امده و بخاطر همین کار خود را با نام خدا شروع می کند، صدقه می دهد. و با روی خوش با مشتری برخورد می کند که هرسه عامل پر روزی شدن است. اما یک متخصص دیتا، خود را از دماغ فیل حساب می کند و بامشتری مانند یک احمق برخورد می کند و نگاه عاقل اندرسفیه دارد و اصلا خدا را قبول ندارد. لذا همیشه غمناک است و به هر انچه بدست می اورد ناشکر. نهایتا این حس به آنها دست می دهد که در ایران کسی انها را تحویل نمی گیرد و لذا سراغ جای دیگری را می گیرند. طبیعی است که اگر به کشورهای دیگر مهاجرت کنند با همین روش نمی توانند کاری کنند زیرا شرکت های رقیب بسیار زیاد است. لذا تاکتیک دستفروش ها را اجرا می کنند. یعنی مشتر مدار می شوند و عشق به مردم آنجا پیدا می کنند. وحتی حاضر میشوند دتفروشی و هتل داری و ظرفشویی را هم بپذیرند و با تخصص خود خداحافظی کنند. به همین دلیل مردم دنیا ایرانیان را دوست دارند. اصطلاح اصلی و مردمی این کار غریبه پرستی است. در ایران به ان می گویند مهمان پرست. ولی در اصل همان تفکر جهانشمولی است. یعنی در ذات خود فکر می کنند که به وجود آنها در جای دیگری نیاز است. و در انجا به هرکاری که مود نیاز مردم باشد مشغول می شوند. چون غرور کاذب خود را ازدست داده اند و به غرور اصلی یعنی دوستی مردم دست یافته اند. لذا دستفروش های محبوب جهان می شوند. به همین دلیل اغلب دستفروشهای ایران هم شهرستانی هستند. یعنی از شهر دیگری به آن شه آمده اند. این حس غریبه پرستی یا دوستی با مردم دنیا یا تفکر جهانشمولی در انها نیز وجود دارد. زیرا کشاورزی روستای خود را رها کرده به فعلگی یا دستفروشی شهری افتخار می کنند. بسیاری از افغانی هایی که در ایران به کار گل(فعله گی) وادار شدند در کشور خود دارای اموال و املاک زیادی هستند. اما در آنجا احساس دلتنگی می کنند. و این حس آنها را به مهاجرت وامی دارد. و این مهاجرتها به تمام نقطه دنیا ادامه دارد تا اینکه سراسر جهان به یک خانه و خانواده تبدیل شود. و بجای اینکه بگوییم همه جای ایران سرای من است می گویند: همه جای دنیا ایران من است. مدیرت جهانی تبدیل به مدیریت خانه می شود. همه با هم برادر و خواهر و بزگتر ها مقام پدر و مادر! از این دید مهربانی جهانی، همانطور که رهبر انقلاب فرمودند: ایرانیت و اسلامیت همسو و هماهنگ است زیرا که در فکر جهان است. اما برخی ها تنگ نظر هستند و از کمک ایران به دیگران ناراحت! مثلا نمی گذارند ایران به لبنان یا فلسطین کمک کند. حتی اگر پول هم بدهند نفت به انها نمی دهند. و اگر هم بدهند می گویند ما خودمان گشنه تر هستیم. لذا رئیس جمهور محترم برای اخراج پرسنل ناکار آمد یک معیار در نظر بگیرد: آیا کارمندان مشتری مدار هستند یا خود شیفته. اگر خود شیفته هستند، آنها را اخراج کند. زیرا هرگز آنها تکریم ارباب رجوع را نمی پذیرند.

Human resources management

Iranians because of historical, genetic and geo-political records! They have intelligence and thinking and global coherence. It means they think about all the people of the world. They even consider black Africans or yellow Chinese and red Americans and feel sad for them. Therefore, their management should be based on universality and not on self-infatuation. Therefore, peddling in Iran is more popular than data selling! Because in data sales they have to introduce themselves, but in peddling they consider people's needs. For example, a peddler studies what to bring to make people more happy and buy. Therefore, in winter, for example, he sells lipstick, in summer, he sells ice cream! But an IT specialist only talks and defines his expertise. And if someone doesn't accept it, he gets upset and tells the whole world to go astray. And blames the system. In technical terms: hawker marketing is based on customer orientation, that is, it considers the customer as an angel of sustenance, who came from God, and for this reason, he starts his work in the name of God, gives charity. And he treats the customer with a good face, which is all three factors of making a living. But a data expert considers himself to be the elephant's nose and treats the customer like an idiot, and has a wise and introspective look and does not accept God at all. Therefore, he is always sad and ungrateful for everything he gets. Finally, they get the feeling that no one in Iran will take care of them, so they look for another place. It is natural that if they migrate to other countries, they cannot do anything in the same way because there are too many competing companies. Therefore, they implement the tactics of peddlers. That is, they become customer oriented and find love for the people there. Even they are willing to accept the jewelry store, hotel management, and dish washing and say goodbye to their expertise. For this reason, the people of the world love Iranians. The main and popular term for this work is xenophobia. In Iran, they call it hospitable. But basically it is the same universal thinking. That is, in their nature, they think that their existence is needed elsewhere. And there they are engaged in whatever work is needed by the people. Because they have lost their false pride and have achieved the original pride, which is the friendship of people. Therefore, peddlers are popular in the world. For this reason, most peddlers in Iran are from the same city. It means they came to that city from another city. This sense of xenophobia or friendship with the people of the world or universal thinking is also present in them. Because they have abandoned their village agriculture and are proud of urban peddling. Many Afghans who were forced to work in Iran have many properties in their country. But they feel homesick there. And this sense prompts them to migrate. And these migrations continue to all parts of the world until the whole world becomes one house and family. And instead of saying that everywhere in Iran is my house, they say: Everywhere in the world is my Iran. Global management becomes home management. All together, brothers and sisters and elders are parents! From this point of view of global kindness, as the leader of the revolution said: Iranianness and Islamism are aligned and harmonious because they are in the world's thoughts. But some are narrow-minded and upset about Iran's help to others! For example, they do not allow Iran to help Lebanon or Palestine. Even if they give money, they don't give them oil. And if they give, they say that we ourselves are hungrier. Therefore, the honorable president came to consider a criterion for firing ineffective personnel: are the employees customer-oriented or self-absorbed. If they are selfish, fire them. Because they never accept the respect of clients.